چوقا ( چو خا )
 
ایل بختیاری جاودانه کوه ها و دشت ها
زردکوه بختیاری
 
 

 

چوقا ( چوخا )

 

یکی از هویتهای مردم و فرهنگ هر ایل و سرزمینی لباس آنها میباشد که یکی از این فرهنگها مربوط به ایل بختیاری میباشد وچوقا یا چوخایکی از لباسهای بالا پوش مردان ایل بختیاری که بعضی از مردم شهر نشین نیز بخاطر احترام و تعصب و علاقه مندی و جلوه زیبای خاص آن و احیاء فرهنگشان از این لباس در مراسم و جشنها از آن استفاده مینمایند . چوقا یا همان چوخا که بر گرفته از فرهنگ این ایل است در پایان فصل بهارو رفتن بسوی گرما ؛ مردان ایل با زدن پشم گوسفند (چره ) کردن که یک نوع قیچی میباشد که در بیشتر فرهنگهای ایرانی اعم از لر ؛ کرد ؛ قشقایی ؛ ترک ...از آن برای اینکار استفاده میکنند توسط مردان چیره دست زده میشود . و این پشم تحویل شیر زنان غیور برای شکستن و پاک کردن و جدا کردن خار و خاشاک و تفکیک پشم هایی که به نوعی بهم تنیده شده و جدا نمیگردند جدا و ضمن گذاشتن در آفتاب آنرا میکروب زدایی وجانور زدایی کرده و سپس آنرا در آب شسته تا کاملا تمیز گردد و سفیدی آن با بهترین جلوه نمایان شود پس از خشک شدن ؛ پشم را شکسته و ضمن آماده کردن برای مرحله بعد توسط سه تکه چوب که معمولا از چوب درخت بلوط یا کنار درست میشود بنام پره  ( به توضیحات پره مراجعه نمائید ) رشته رشته شده و سپس در اندازه مخصوص ریسیده میشود تا حدی که باریکی این ریسیدن جوابگوی انجام کار باشد ( معمولا در حد اندازه ضخامت نخ کاموا ی باریک ) که بعد از انجام اینکار سپس پشم را دور پره بصورت گلوله ای در آمده که به آن خم یا گلوله میگویند که در صورت نیاز به ضخیم بودن نخ از میان گلوله ها سر نخ را بیرون آورده سپس مجددا نخها را بوسیله پره بهم ریسیده که این نخهای ریسیده شده زمان آماده شدن بصورت گلوله ای یا کلاف یا بصورت ( ماه شر )  کوچک یا بزرگ ( به توضیحات مراجعه شود ) در می آورند تا ضمن آماده کردن کلیه امکانات در روز موعود که در ایل بختیاری روز و ساعت خوب و بد را انتخاب کرده و شروع به نصب یک دار چوبی یا فلزی یا ترکیبی از هر دو گونه بنام ( تم دار ) مینمایند .تم داریا همان دار که توسط چها ر میله فلزی یا چوبی  با رعایت حد فاصله به  چها ر جناحین زمین بوسیله نخ و ریسمان مهار میگردد و به تم دار بسته میشوند .علت زدن چهار میخ چوبی یا فلزی در جناحین بخاطر شل و سفت کردن رشته هایی میباشد که ممکن است در حین بافتن رشته ها سفت یا شل شوند و با اینکار میله ها ی تمدار را شل و سفت میکنند تا ضمن بافتن و سفت شدن داراز بریدن ریسمانهای سراسری ( بنامهای چله ؛ تون ؛ تار) جلوگیری بعمل آید . ( در تکنو لوژی جدید تمام دار از فلز جوش داده و پیچ و مهره استفاده میگردد ) دار بسته شده بر روی زمین آماده و ضمن بستن یک سر نخ از یک طرف شروع به بستن رشته ها بدون آنکه قطع شوند با فاصله معین از همدیگر از با لا به پائین تا پایان بستن حد و اندازه دار مورد لزوم انجام می گیرد ؛ سپس در نیمه نزدیک به طول دار یک چوب تا حداکثر حدود 2 اینچ ضخامت تار و پودها یا چله را یکی یکی از رشته های زیرین با ( خم ) یا رشته دیگری سر تا سر عرض دار را که ( پیز ) به این چوب میگویند  نخها را رشته رشته  به پیز می بندند  و در دو طرف پیز دو قطعه سنگ یا هر وسیله دیگرهمانند چوب که پیز را بالاتر از ارتفاع دار ببرد قرار میدهند و یک چوب باریکتر از پیز بنام هاف ( پشت پیز ) که آن هم سر تا سر عرض دار را بگیرد و مقداری از لبه های دار بیرون باشد قرار میدهند که  بعضا به هر رفت و برگشت آن ( آرک برک ) یا همان چوب پشت پیز( کوجی ) نیز میگویند . انجام اینکار باعث میشود که با جلو و عقب کردن هاف یا پشت پیز ریسمان یا چله ؛ تون ؛ تار؛بالا پائین شده و گره ها یا گند ؛ خفت یا در لفظ ترکی آن ایلمیت بصورت ردیفی در هم قفل میگردند .کار جابجایی رشته های طولی جهت بافت را پیز و پشت پیز با هم انجام میدهند . حال تمدار آماده ؛پیز و پشت پیز آماده و پشم های بی جان که روزی جان داشتند آماده تا زن بختیاری بوسیله دستان هنر مند خویش و شانه ( کرکیت ) و با نقش ها جانی دو باره بر تن چوغا و تن مرد بختیاری کند که بیرون و درون او همچون مردانش یکیست . چوغا تنها لباسی است که پشت و روی آن  یکی میباشد ؛ چه در سرما چه در گرما آنرا بر تن میکنند و در تمام فصلها کارایی خود را دارد و باران بر درون آن نفوذ نمیکند و در زمان عبور از کوههای صعب العبور از پائین آنرا بالا کشیده و گره میزنند تا جلوی حرکت دست و پا را نگیرد . طول هر چوغا 2/50  تا 3 متر برای بافت میباشد و و ارتفاع آن در زمان پوشیدن تا کمی زیر زانو میرسد و در ایل زاگرس نشین با رنگهایسفید و مشکی وآبی بافته می شود .چوغا از بالا بصورت دو تیکه بهم وصل و توسط همان نخها اما تا حد توان باریکتردوخته میشود خط باریک مشکی نقش ها را از هم جدا کرده این لباس آستینی ندارد و از بالای شانه به پائین بیست سانتیمتر جهت آستین توسط نخ و سوزن دوخته و دو طرف آن به جلو تا میشود . لباس در زاگرس نشینان با دو رنگ سفید و مشکی و طبق بافتی خاص و در ابعاد و طرحی مشخص بافته میشود و هیچ تغیری خود سرانه تا کنون در بافت آن داده نشدهچرا که یکی از هویتهای هر ایل لباس آن است . بهترین نوع چوغادر ایل بختیاری مربوط به چوغا لیوسی بوده که لیوس نام یک روستا در90 کیلومتری دزفول در پای کوه لنگر که زمانی دارای یکصد و پنجاه خانوار بوده که از راههای سردشت لالی ودزفول و اندیمشکنیز به آن نیز به آن راه دارد واز کنار سد تنظیمی دز باید عبور کرده ؛ قابل ذکراینکه روستاهای پا منار؛ اسلام آباد ؛ بازرگه ؛ شیهون ؛حسن آقا دارک ؛ دیونی ؛ ...و کوههای سر به فلک کشیده و درختان زیبای سرزمین بختیاری جزءجدا نشدنی این چشم اندازها میباشد . این هنر و قدرت نیز به زنان طایفه کیارسی و زنان طایفه موری نیز انتقال یافته. آنچیزی که روایت میباشد اولین بار این لباس توسط یکی از خوانین لرستان در منطقه لیوس از توابع شهرستان دزفول در میان بختیاریها رواج یافته ( سند کتبی در این زمینه تاکنون نیافته ایم ). در بعضی از روستاها همچون روستای گازر خان از توابع استان قزوین طبق اظهارات بزرگان آن روستاها و یکی از روسای دبیرستانهای بازنشسته و ساکن و بومی آن منطقه ( آقای صفری ) که اکنون مهمان پذیر توریست های ایرانی و خارجی و یکی از پرورش دهندگان درخت گیلاس جهت جشن های سالیانه گیلاس در روستای گازر خان از توابع  قزوین نزدیک به روستای شاعر ایرانی مرحوم علی معلم  ( روستای  معلم کلایه ) بوده و جزء افراد متدین میباشد اظهار میدارد ( روستای گازر خان از توابع شهرستان قزوین که در پای دژ الموت قراردارد  کلیه البسه نیاکان این سرزمین اعم از چوغا ؛ شلوار؛ دبیت ؛ گیوه ؛ گالشت ؛ شلوار قری ؛... که از ایل بختیاری میباشند  یکی میباشد که پدرانشان این لباسها را میپوشیدند و خود شخصا زمانی در خانه داشته اند . جزء تفاوتی در رنگ چوقا که بجای رنگ مشکی از رنگهای قرمز آبی سبز و... بصورت متنوع استفاده شده و به جای نخ مشکی کار میگردید و دامن زنان و دختران نیز با همان طرح شلوار قری بوده اما دامن دختران همانند منطقه شمال کوتاه اما دارای قروچین بوده .) احتمالات بسیار میرود که این قوم به چند علت مهاجرت کرده باشند :1 - حمله مغول به دژ الموت که نهایتا با خیانت یکی از افراد و فرماندهان که سومین فرمانده در میان لشکر حسن صباح منجر به سقوط دژ گردید ) ؛ حمله اسکندر مقدونی وحمله ترکهای عثمانی به ایران ...ودفاع اقوام لر ؛ قشقایی ؛ کرد وبقیه اقوام ایرانی ...از کیان سرزمین ایران. 2 – زمان ییلاق قشلاق ایل و فوت بزرگان ایل و ماندگاری آنها در یک جای و مکان مشخص برای همیشه . 3 –دستورات حکومتی دوران مبنی بر یکجا نشینی عسایر ( عالی قا پو ) ( آلی قاپو ) و...

 درپایان هر روز که کار به اتمام می رسید با توجه مجد د به روز خوب و بد با اسپند دود دادن و با بسم الله گفتن شروع به برش و بریدن دارو چله بری میکنند .قابل توجه اینکه با شروع و نشستن آفتاب  در غروب و به نوعهای دیگر که بگویم با در آمدن ستاره بهرام از آسمان وبازگشت  گاوها به آبادی و روستا از چرا که به آن ( گاه به مال  ) میگویند زنان از بافتن هر نوع زیر انداز و قالی ؛ جاجیم و گلیم های نخی و پارچه ای و ... دست بر میدارند .( از طلوع تا غروب) باید دانست آنچیزی که بیشتر مایه دوام سروده ها و آوازه خوانی ( گو گریوه ها ) جهت مردان و دلاوران و حماسه ها و تجلیل از یاد مردگان و شیر مردان وشیر زنان وحماسه ها گردید همین سروده ها و گو گریوه ها بر پای تمدارها و بافته ها بود تا یافته ها نیز از یاد نرود .و اگر اصالت همچنان ادامه می یافت تاریخ ایلها توسط شهر نشینان فرهنگ از دست داده دستخوش حوداث غم انگیز نمیگردید .                                            

حال کاموا جای تمام واقعیت ها را گرفته و دیگر کسی به فکر اصل و اصالت کار نیست و نمیباشد .                                       

اکنون چوقا بر تن مردان ایل و با طرحی جان دار و در حال سخن گفتن با ایل بختیاری جاودانه کوهها و دشتها میباشد .  

این واقعیت بافت چوقا تقدیم میگردد به مادربزرگوارم فرزند غفار مناطایفه شهنی  بلیل از اولاد فرهاد و مرحومه مادر بزرگم بی بی خونسی فرزند جووش ( جهانبخش ) از مناطایفه نصیر که تا جان بر غالب داشت حتی در زندگی شهر نشینی از واقعیت تاریخی ایلشان فرار نکرده و با لباس سنتی خود جان سپرد و از بافت گلیم ؛ قالی ؛ خرسک ؛ حور و حورجین و رنگ رزی سنتی ایلش دست نکشید و خاطره ما را از محبت و خوبیهای خود پر کرده  واحترام به تمام زنان اقتدار مند ایل بختیاری  که تمام مشقتهای زندگی را متحمل گردیدند و برگ زررینی بر تاریخ ایل بختیاری زدند . بیاد مادر بزرگمان که خرسک هایی که اواخر عمر خود در سال 1356 در منزل بافت و از پارچه های مازاد و بلا استفاده که قیچی کرده با پره گردانده و گلیم پارچه ای میبافت . روحشان شاد .  

 

چره : یک نوع قیچی فلزی است که در کشور ایران کلیه عشایر و روستا نشینان و دمداران از آن برای چیدن پشم و زدن موی بز از آن استفاده میکنند معمولا انجام اینکار در طول سال به دو بار میرسد .

 

پره :یک وسیله چوبی حدودا با شانه های 30 سانتیمتری که لیس پره آنهم در همین اندازه بوده جهت ریسیدن پشم و پنبه و موی بز و پارچه ... از آن استفاده میکنند چوبی که به آن حالت نیمه قوس داده و مرکز چوب پهن تر از بقیه آن میباشد و در مرکز چوب سوراخ میباشد . چوب زیرین رو به بالا و اندازه عرض چوب دارای شکاف و چوب بالایی از زیر به همان اندازه عرض چوب دارای شکاف و بصورت بعلاوه +توسط یک چوب باریک به ضخامت یک مداد که جهت نگهداری پره ها پائین آن ضخیم تر از بالای آن میباشد بنام لیس پره و چوب پرها بهم متصل میگردند . در بالای لیس پره یک شکاف باریک به اندازه یک نخ یا تار وجود دارد تا در زمان ریسیدن پشم را بصورت باریک در خود نگه دارد .افرادی که دارای سلیقه و حوصله باشند پره را نقش و نگار میکنند . 

پره در ایل چهارلنگ : در بعضی از زنان ایل چهارلنگ بعضا از یکنوع پره دیگر نیز بنام دوک یا دیک استفاده میگردد که بجای پره یک چوب  گرد به شعاع حدوا چهار سانتیمتر که مرکز آن سوراخ میباشد و جوب پره یا ( لیس ) از آن عبور میکند که طول آن به سی سانتیمتر میرسد و بالای آن به حدود دو سانتیمتر بصورت قوس دار جهت نگه داشتن نخ و ریسیدن استفاده میگردد .

 

 
 
 
ماه شر ( کلاف ) : نخهای رسیده شده که بصورت دسته بندی زنجیره شکل یا کلاف و یا گلوله ای در می آیند . 
 
پیز : که اصطلاحا یک میله چوبی یا لوله ای میباشد که در وسط دار قالی نخها و پود های زیرین را جهت بالا و پائین رفتن نخهای دار توسط ریسمان به آن میبندند. 
 
پشت پیز : در هر سری بافت ردیفی ضمن جلو و عقب کردن آن وظیفه بالا و پائین بردن تار و پودهای دار را دارد .  
 
کرکیت ( شانه ) : کار زدن بافتها و ماشر و گره ها در تمام وسایل بافتنی مثل چوقا ؛ گلیم ؛ قالی ؛ جاجیم ؛ خرسک و ...به عهده کرکیت یا همان شانه میباشد که بصورت فشرده به هم تنیده شوند تا بتوان ضمن در آوردن رجهای بعدی کار مستحکمی ارائه داد .
کرکیت در ایل بختیاری توسط تسمه های باریک فولادی ؛ روده گاو ؛ یا چرم و چوب بلوط یا کنار و منگولهای فلزی جهت ایجاد آهنگ و طنین صدای خوش  به بدنه کرکیت وصل میشوند زیبایی کار در کرکیت دسته و بدنه یک تیکه آن است که بالای دسته به شکل سر بز در آورده میشود و جهت جلوگیری از پرت شدن دست بافنده نیز در هر ضربه میگردد . 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
در کار بافت از وسایل دیگری همچون قیجی ؛ قلاب ؛ چاقو و ... استفاده میگردد . 
 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ایل بختیاری جاودانه کوه ها و دشت ها و آدرس farhadianshahrokh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 23
بازدید ماه : 43
بازدید کل : 76481
تعداد مطالب : 37
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1